۱۳۸۸ فروردین ۳۱, دوشنبه

کارآفرینی


تعریف کارآفرینی
تعریف کارآفرینی و تاریخچه آن
چكیده
در دنیای درحال تحول امروز، كامیابی از آن جوامع و سازمانهایی است كه بین منابع كمیاب و قابلیتهای مدیریتی و كارآفرینی منابع انسانی خود رابطه معنی داری برقرار سازد. به عبارتی دیگر جامعه و سازمانی می‌تواند در مسیر توسعه، حركت روبه جلو و با شتابی داشته باشد كه با ایجاد بسترهای لازم منابع انسانی خود را به دانش و مهارت كارآفرینی مولد تجهیز كند تا آنها با استفاده از این توانمندی ارزشمند، سایر منابع جامعه و سازمان را به سوی ایجاد ارزش و حصول رشد و توسعه، مدیریت و هدایت كنند.
امروزه كه كار و فعالیت شكل تازه ای به خود گرفته است و به سوی خودكارفرمایی و خوداشتغالی در حركت است. كارآفرینی و كارآفرینان نقش كلیدی در روند توسعه و پیشرفت اقتصادی جوامع مختلف ایفا می‌كنند. تجارب كشورهایی مانند ژاپن، كره جنوبی، مالزی و هند آكنده از فعالیتهای چشمگیر كارآفرینانی بوده است كه امروز به توسعه یافتگی كشور خود می بالند. باید توجه داشت كه كارآفرینان تنها به ایجاد فرصتهای شغلی جدید نمی پردازند بلكه با ساختار، تفكر، تحرك و فرهنگ لازم دست به تخریب خلاق می زنند تا از دل ویرانه های كهن بنای رفیع آبادانی و پیشرفت را برافرازند.
با توجه به نقش و اهمیت كارآفرینی و سابقه درخشان كارآفرینان در توسعه بسیاری از كشورها و با توجه به مشكلات اقتصادی زیادی كه كشور ما با آن مواجه بوده و دست یاری از هر سویی می طلبد، ترویج و اشاعه مفهوم كارآفرینی، بسترسازی برای فرهنگ حامی كارآفرینی و مهمتر از همه تربیت افراد (به ویژه تحصیلكردگان) كارآفرین سازمانی برای تمامی جوامع بــه خصوص برای جوامع درحال توسعه ای مانند ایران از اهمیت و ضرورت حیاتی برخوردار است.


مقدمه
شرایط اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی امروز كشور به گونه ای است كه حل مشكلات و تنگناها، الگوها و راه حلهای جدید و متفاوتی را طلب می كند. تركیب جمعیتی جوان كشور، ضرورت ایجاد فرصتهای شغلی و نیز نوسان بهای نفت سه عامل عمده ای هستند كه موجب می شوند سیاستگزاران و تصمیم سازان كلان كشور به منبع درآمد سهل الوصول دیگری به جز نفت بیندیشند و بی شك آن منبع جز ابتكار، خلاقیت و نوآوری چیز دیگری نیست.
اكنون در عرصه جهانی، افراد خلاق، نوآور و مبتكر به عنوان كارآفرینان منشا تحولات بزرگی در زمینه‌های صنعتی، تولیدی و خدماتی شده اند و از آنها نیز به عنوان قهرمانان ملی یاد می شود. چرخهای توسعه اقتصادی همواره با توسعه كارآفرینی به حركت درمی آید. در اهمیت كارآفرینی همین بس كه طی بیست سال (1980 - 1960) در یكی از كشورهای جهان سوم (هند) تنها 500 موسسه كارآفرینی شروع به كار كرده‌اند و حتی بسیاری از شركتهای بزرگ جهان برای حل مشكلات خود به كارآفرینان روی آورده‌اند.
امروزه نیروی انسانی به عنوان یك منبع نامحدود و محور هر نوع توسعه مطرح می باشد. در این بین كارآفرینان به طورخاص دارای نقشی موثرتر در فرآیند توسعه اقتصادی‌اند. تحقیقات نشان داده كه بین رشد اقتصادی و تعداد كارآفرینان در یك كشور همبستگی مثبت وجود دارد. زیرا كشوری كه دارای تعداد زیادی كارآفرین باشد از محركهای تجاری و اقتصادی قویتری برخوردار است.
آموزش و پرورش كارآفرینان سازمانی نیازمند یك متدولوژی آموزشی اجرایی برای همكاری تنگاتنگ بین صنعت و دانشگاه جهت مواجهه با فشارهای شدید اجتماعی حاصل از رشد سریع فناوری و كمبود نیروی انسانی متخصص در جهان امروز است.
در این روش كه عنوان كارآفرینی یافته، انسانها به گونه ای پرورش می یابند كه خود درجهت خلق كار قدم بردارند. مشاهدات حاصل از اعمال این متدولوژی به صورت موردی در قالب مأموریت اجتماعی، اهداف، مقصد مشخص، و نیز فعالیتهای مترتب آن منعكس گردیده اند.

تعریف كارآفرینی
كارآفرینی، واژه ای است نو كه از معنی كلمه اش نمی توان به مفهوم واقعی آن پی برد. این واژه به جای كلمه Entrepreneurship به كار می رود كه در اصل از كلمه فرانسوی ENTREPRENDER به معنای متعهدشدن نشأت گرفته است. بنابر تعریف واژه نامه وبستر كارآفرین كسی است كه متعهد می شود یك فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل نماید. بعضی از دانشمندان نظیر شومپیتر، كارآفرین را مهمترین عامل توسعه اقتصادی دانسته‌اند. وی معتقد است كارآفرین یك مدیر صاحب فكر و ابتكار است كه همراه با خلاقیت، ریسك پذیری، هوش، اندیشه، و وسعت دید، فرصتهای طلایی می آفریند. او قادر است كه با نوآوریها تحول ایجاد كند و یك شركت زیان ده را به سوددهی برساند.
سیر تكامل فعالان اقتصادی یا كارآفرینان نشان می دهد كه كارآفرینی در نظریه های اقتصادی تبلور یافته و به عنوان عامل اصلی ایجاد ثروت یا موجد ارزش اقتصادی شناخته و از قرن پانزدهم تاكنون در كانون بحث مكاتب مختلف اقتصادی قرار داشته است. اما سابقه مفهوم كارآفرینی در دانش امروزی به دویست سال پیش برمی‌گردد. اولین كسی كه این مسئله را مطرح كرد فردی به نام كانتیلون است. این واژه دستخوش تعاریف جدید شده و ترجمه آن در ایران به معنای همان كسی است كه زیربار تعهد می رود. امروزه بسیاری از شركتها به لزوم كارآفرینی سازمانی پی برده اند.
می توان گفت در واقع‌، هنوز هم‌ تعریف‌ كامل و جامع‌ كه مورد پذیرش‌ همه‌ی‌ صاحبنظران‌ قرار گیرد از واژه كارآفرینی ارائه‌ نشده‌ است‌، لیكن‌ در این‌ بین‌ تئوری‌ و تعاریف‌ اقتصاددان‌ مشهور اتریشی‌ به‌ نام‌ جوزف‌ شومپیتر از كارآفرینی‌ و نقش‌ كارآفرینان‌ در فرآیند توسعه؛‌ مورد توافق‌ و ارجاع‌ اكثر محققین‌ در این‌ زمینه‌ است‌. بر طبق‌ نظر وی‌ كارآفرین‌ نیروی‌ محركه اصلی‌ در توسعة‌ اقتصادی‌ و موتور توسعه‌ می‌باشد و نقش‌ وی‌ عبارت‌ است‌ از نوآوری‌ یا ایجاد تركیب‌های‌ تازه‌ از مواد. شومپیتر مشخصه اصلی‌ كارآفرین‌ را «نوآوری‌»می‌دانست‌ و كار یك‌ كارآفرین‌ را «تخریب‌ خلاق‌» تعریف‌ كرد. وی‌ در كتاب‌ «نظریة‌ اقتصاد پویا» اشاره‌ می‌كندكه‌ تعادل‌ پویا از طریق‌ نوآوری‌ و كارآفرینی‌ ایجاد می‌گردد و اینها مشخصه‌ی‌ یك‌ اقتصاد سالم‌ هستند.
سابقه كارآفرینی در دنیا
در اوایل سده شانزدهم میلادی كسانی را كه در كار مأموریت نظامی بودند كارآفرین می خواندند و پس از آن نیز برای مخاطرات دیگر نیز همین واژه با محدودیت‌هایی مورد استفاده قرار گرفت. از حدود سال 1700 میلادی به بعد درباره پیمانكاران دولت كه دست اندركار امور عمرانی بودند، از لفظ كارآفرین زیاد استفاده شده است.
كارآفرینی و كارآفرین اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و همه مكاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تاكنون به نحوی كارآفرینی را در نظریه‌های خود تشریح كرده‌اند. ژوزف شومپیتر با ارائه نظریه توسعه اقتصادی خود در سال 1934 كه همزمان با دوران ركود بزرگ اقتصادی بود، موجب شد تا نظر او در خصوص نقش محوری كارآفرینان در ایجاد سود، مورد توجه قرار گیرد و به همین دلیل وی را «پدر كارآفرینی» لقب داده‌اند.
از نظر وی «كارآفرین نیروی محركه اصلی در توسعه اقتصادی است » و نقش كارآفرینی عبارت است از «نوآوری یا ایجاد تركیب های تازه از مواد». همچنین كارآفرینی از سوی روانشناسان و جامعه‌شناسان با درك نقش كارآفرینان در اقتصاد و به منظور شناسایی ویژگیها و الگوهای رفتاری آنها با بررسی و تحقیق در خصوص آنان مورد توجه قرار گرفته است.
سیر تاریخی مفهوم كارآفرینی
به طور کلی و با عنایت به موارد اشاره شده در فوق ، سیر تاریخی مفهوم كارآفرینی را می‌توان به پنج دوره تقسیم نمود:
دوره اول ( قرون 15 و 16 میلادی) : در این دوره به صاحبان پروژه‌های بزرگ كه مسئولیت اجرایی این پروژه‌ها همانند ساخت كلیسا، قلعه ها، ‌تأسیسات نظامی و .... از سوی دولتهای محلی به آنها واگذار گردید. كارآفرین اطلاق می‌شد، در تعاریف این دوره پذیرش مخاطره، لحاظ نشده است.
دوره دوم ( قرن 17 میلادی) : این دوره همزمان با شروع انقلاب صنعتی در اروپا بوده و بعد مخاطره پذیری به كارآفرینی اضافه شد كارآفرین در این دوره شامل افرادی همانند بازرگانان ، صنعتگران و دیگر مالكان خصوصی می‌باشد.
دوره سوم ( قرون 18و 19 میلادی) : در این دوره كارآفرین فردی است كه مخاطره می‌كند و سرمایه مورد نیاز خود را از طریق وام تأمین می‌كند، بین كارآفرین و تأمین كننده سرمایه (سرمایه‌گذار) و مدیر كسب و كار در تعاریف این دوره تمایز وجود دارد.
دوره چهارم ( دهه‌های میانی قرن بیستم میلادی) : در این دوره مفهوم نوآوری شامل خلق محصولی جدید، ایجاد نظام توزیع جدید یا ایجاد ساختار سازمانی جدید به عنوان یك جزء اصلی به تعاریف كارآفرینی اضافه شده است.
دوره پنجم، دوران معاصر( از اواخر دهه 1970 تاكنون ) : در این دوره همزمان با موج ایجاد كسب و كارهای كوچك و رشد اقتصادی و نیز مشخص شدن نقش كارآفرینی به عنوان تسریع كننده این سازوكار، جلب توجه زیادی به این مفهوم شد و رویكرد چند جانبه به این موضوع صورت گرفت. تا قبل از این دوره اغلب توجه اقتصاددانان به كارآفرینی معطوف بود، اما در این دوره به تدریج روانشناسان، جامعه ‌شناسان و دانشمندان و محققین علوم مدیریت نیز به ابعاد مختلف كارآفرینی و كارآفرینان توجه نموده‌ا‌ند.
تا دهه 1980 سه موج وسیع ، موضوع كارآفرینی را به جلو رانده است:
موج اول: انفجار عمومی مطالعه و تحقیق در قالب انتشار كتابهای زندگی كارآفرینان و تاریخچه شركتهای آنها، چگونگی ایجاد كسب و كار شخصی و شیوه‌های سریع پولدار شدن می‌باشد. این موج از اواسط دهه 1950 شروع می‌شود.
موج دوم: این موج كه شروع آن ازدهه 1960 بوده شامل ارائه رشته‌های آموزش كارآفرینی در حوزه‌های مهندسی و بازرگانی است كه در حال حاضر این حوزه‌ها به سایر رشته‌ها نیز تسری یافته است.
موج سوم: این موج شامل افزایش علاقمندی دولتها به تحقیقات در زمینه كارآفرینی و بنگاههای كوچك، تشویق رشد شركت‌های كوچك و انجام تحقیقات در خصوص نوآوری‌های صنعتی می‌شود كه از اواخر دهه 1970 آغاز شده است.
سابقه كارآفرینی در ایران
علی‌رغم اینكه در كشورهای پیشرفته دنیا از اواخر دهه 1970 به بعد به موضوع كارآفرینی توجه جدی شده و حتی در بسیاری از كشورهای درحال توسعه هم از اواخر دهه 1980 این موضوع را مورد توجه قرار داده‌اند، در كشور ما تا شروع اجرای برنامه سوم توسعه، توجه چندانی به كارآفرینی نشده بود. حتی در محافل علمی و دانشگاهی نیز به جز موارد بسیار نادر، فعالیتی در این زمینه صورت نگرفته بود. مشكل بیكاری و پیش‌بینی حادتر شدن آن در دهه 1380 موجب شد كه در زمان تدوین برنامه سوم توسعه، موضوع توسعه كارآفرینی مورد توجه قرار گیرد. در برنامه اخیر، توسعه كارآفرینی در سطح وزارتخانه‌های علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشكی، ‌جهاد كشاورزی، صنایع و معادن و فلزات و همچنین مؤسسه جهاد دانشگاهی به دلیل ارتباط با فعالیت‌های آنها، مطرح شده است.
متأسفانه واژه كارآفرینی كه ترجمه‌ای از كلمه Entrepreneurship است، موجب گردیده است كه معنی ایجاد كار و یا اشتغال‌زایی از این واژه برداشت می‌شود. در حالیكه كارآفرینی دارای مفهومی وسیعتر و با ارزشتر از اشتغال‌زایی است. این برداشت ناصحیح از این مفهوم و همچنین تورم نیروی انسانی بیکار در جامعه ( به ویژه در بین دانش‌آموختگان دانشگاهی)، موجب شده بسیاری از سیاستهایی که برای توسعه آن اتخاذ شده و نیز در بخشنامه‌ها و سخنرانی‌های مسئولان در این خصوص، صرفاً جنبه اشتغال‌زایی برای آن در نظر گرفته شود. در حالیکه کارآفرینی دارای پیامدهای مثبت و مهم دیگری همانند: بارور شدن خلاقیت‌ها، ترغیب به نوآوری و توسعه آن، افزایش اعتماد به نفس، ایجاد و توسعه تکنولوژی، تولید ثروت در جامعه و افزایش رفاه عمومی است و در صورتیکه فقط به جنبه اشتغال‌زایی آن توجه شود، از سایر پیامدهای آن بی‌بهره خواهیم ماند .
+ نوشته شده در چهارشنبه چهارم دی 1387ساعت 9:55 توسط مربیان کارآفرینی
GetBC(9);
نظر كارآفرين

شرائط چاپ مقاله در نشریات علمی
مقاله به ويـژگی‌هـای کلّی يک مقاله علمی - پژوهشی برای انتشــار در نشرياتـی که مقـالات آنها مـورد داوری قرار می‌گيرند (Refereed Journals) می پردازیم. اين نشريات يا مجلّه‌ها پس از دريافت مقاله آن را برای داوری نزد سه يا چند نفر از داوران که به موضوع مورد بحث مقاله آشنايی دارند ارسال می‌دارند. پس از دريافت نظرات و پيشنهادات داوران، در صورتی که مقاله قابلّيت انتشار داشته باشد، نشريه مقاله مورد بحث را منتشر می‌نمايد. چارچوب‌های آورده شده در اين نوشته نيز می‌تواند برای مقاله‌های ارسالی برای همايش‌های علمی که مقالات آنها داوری می‌شوند مورد توجّه قرارگيرد. 2- معيارهای يک مقاله علمی - پژوهشیتوصيه جدّی می‌شود که معيارهای زير در هر مقاله علمی - پژوهشی مورد رعايت قرارگيرند. رعايت اين معيارها باعث انسجام و استحکام مقاله شده و امکان پذيرش آن را در يک مجله علمی - پژوهشی افزايش می‌دهد.الف- مرتبط بودن مطالب و کامل بودن• تمام موضوعات مطرح شده‌اند.• استدلال‌ها و بحث‌ها در کليت متن مرتبط هستند.• منابع و مراجع ادبيات تحقيق آورده شده‌اند.• منطق و پيوستگی بين استدلال‌ها رعايت شده است.ب- برخورداری از يک سازمان منسجم:• مقاله از يک ساختار شفاف مفهومي برخوردار است.• عنوان‌ها و زير‌عنوان‌های مناسب، صحيح و مرتبطی به کار برده شده‌اند.• نظام ارجاع دهي با ثبات و مناسب است.پ- برخورداری از يک محوريّت تحقيقی در کلّيت و ترکيب مقاله:• تفکر خلاق، ترکيب و استدلال ظهور و بروز دارد.• دقت فکري در باره عنوان اصلي ديده مي‌شود.• مفاهيم مرتبط به نحو مناسبي تحقيق شده‌اند.• استدلال‌ها و اثبات‌ها به وسيله مدارک و مستندات يا ارجاعات پشتيباني شده‌اند.• شواهد کافی براي فهم موضوع وجود دارد.• ادبيات تحقيق مورد نقد و تحليل قرار گرفته‌اند.• ارتباط لازم بين ادبيات تحقيق و موضوع مورد تحقيق مقاله ارائه شده است.يک مقاله تحقيقی به طور کلی می‌تواند در برگيرنده ساختاری مشابه ساختار زير باشد.• پرهيز از عنوان‌های کلی و روزنامه‌ای؛• استفاده از صفت و موصوف‌های لازم برای گوياتر نمودن عنوان؛• دارا بودن جذّابيت برای جذب مخاطب؛• فشرده و مختصر و يادآوردنی؛• پرهيز از اصطلاحات نامأنوس و اختصار• توجه به اين نکته که عنوان يک برچسب است نه جمله.• مشخص کردن نام و رابطه عضويتی نويسنده يا نويسندگان.• دربرگيرنده (معرفی کلی و گويای تحقيق / بيان هدف و قلمرو تحقيق، اهميت کلّی تحقيق ، مروری فشرده بر ساختار مقاله، اشاره کلّی به نوآوری‌ها و دستاوردهای مقاله)؛• پرهيز جدی از آوردن مراجع، فرمول و علامت‌های ويژه؛• رعايت کوتاهی و فشرده بودن ( در حد يک بند و سقف 200 تا 250 کلمه)؛• توجه به اين نکته که تعداد افرادی که چکيده را می‌خوانند بسيار بيشتر از کسانی است که مقاله را می‌خوانند.• تا سقف پنج کلمه و يا اصطلاح• تعريف مسئله و قلمرو تحقيق؛• طرح اهميت تحقيق؛• طرح سوابق تاريخی موضوع؛• طرح طبقه‌بندی‌ها و شاخه‌های مرتبط با موضوع؛• ارائه تعاريف اصطلاخات اصلی و علائم و اختصارات؛• مروری کلی بر بقيه مقاله.• اين بخش می‌تواند با بخش بعدی ترکيب شود.• طرح سابقه بر اساس يک نظم زمانی/ ديدگاهی/مکتب فکری يا هر طبقه‌بندی ديگر؛• طرح ارتباط ادبيات مورد بررسی با موضوع تحقيق؛• بيان نقاط قوّت، ضعف و محدوديت‌های ادبيات موضوع؛• صرف نظر از طرح مطالب شخصی و تعصب آميز؛• طرح يافته‌های موافق و مخالف در ادبيات؛• ارائه روند و سير تحقيق و طرح جهت‌گيری آن؛• نقد و بررسی تئوری‌های طرح شده؛• مشخص کردن محدوده زمانی مورد بررسی؛• برقراری ارتباط بين ادبيات موضوع با موضوع مورد تحقيق.• متشکل از يک تا چند بخش و در برگيرنده اصل تحقيق و مطالعه نظير روش و متدولوژی، فرضيات، مدل رياضی.• استخراج اصول،روابط و ارائه تعميم‌های ممکن؛• ارائه تحليل مدل يا تئوری؛• ارائه ارتباط بين نتايج و تحليل‌ها.• جمع بندی و نتيجه‌گيری طرح نتايج مهم و پيامدهای آنها؛• بيان استثناء ها و محدوديت‌ها؛• طرح افق‌های تحقيقاتی برای ادامه و توسعه تحقيق.• قدردانی از مؤسسات و يا اشخاصی که در به ثمر رسيدن تحقيق و يا بهتر انجام شدن فعاليت‌های مربوط به مقاله تأثيرگذار بوده‌اند.• ارائه فهرست مرتب شده منابع.• ارائه مطالب ضروری برای فهم و پشتيبانی از مطالب اصلی مقاله.• رعايت ملاحظات دستوری در جملات و سعی در نوشتن جملات کوتاه و گويا؛• شماره گذاری عنوان بخش‌ها و زيربخش‌ها؛• شماره گذاری روابط و فرمول‌ها؛• ارائه شرح مفيد و گويا در بالای جداول و پائين شکل‌ها؛• شماره گذاری جداول و شکل‌ها به طور جداگانه؛• ارجاع دهی به هر جدول و يا هر شکل در متن از طريق شماره مربوطه؛• رعايت دندانه‌گذاری مناسب به منظور تفکيک بهتر و خواناتر نمودن نوشتار؛• پرهيز از شکسته‌شدن کلمات در دو خط متوالی (نظير "می" در آخر خط و "شود" در ابتدای خط بعدی)؛• پرهيز از کپی‌کردن تصاوير ناخوانای مراجع و منابع، سعی در بازطراحی آنها با ذکر دقيق مأخذ در ذيل آنها.• سعی جدی در ثبات رويه‌های اتخاذ شده در نوشتار مقاله (مانند اندازه حروف، ضخامت خطوط در جداول و شکل‌ها، نوع خطوط لاتين در کلمات لاتين, فاصله شماره‌ها با متن يا روابط)؛• الگوبرداری از ساختار آخرين مقالات منتشر شده در نشريه يا ژورنال هدف (نشريه‌ای که قصد داريد مقاله خودرا برای انتشار ارسال داريد)؛• ارائه مقاله کامل شده به اشخاص مطّلع و مرتبط با موضوع مقاله و دريافت نظرات آنان و انجام عمل بالعکس در مورد آنان؛• واگذاری تهيه مقالات مروری به محققان با تجربه و نويسندگانی که در زمينه مورد بررسی صاحب نظر بوده و لااقل چند مقاله در اين رابطه منتشر نموده‌اند؛• اطمينان از دسترسی به مقالات مرجع مربوط به موضوع مقاله به ويژه مقالات جديد؛• رعايت امانت، صداقت و اخلاق از اصول مهم هر فعاليت علمی و تحقيقی است. مراعات نمودن اين اصول از ضرورت بسيار بالائی برخوردار است.نوشـته حاضر با دريافت نظرات اصلاحی و پيشـنهادی شما به طور قطــع بهتر و کاملتر خواهـد شد. نويسنده در انتــظار دريافت تجارب و ديدگاه‌های نقادانه و عالمانه شما در باره موضوع اين نوشتار است. بديهی است در نسخه‌های بعدی نکات متذکر شده شما با ذکر نامتان لحاظ خواهد شد. 3- ساختار عمومی مقاله 1) عنوان مقاله: 2) نام نويسنده/نويسندگان: 3) چکيده: 4) کليد واژه‌ها: 5) مقدمه: 6) بررسی ادبيات موضوع/ سابقه تحقيق: 7) بدنه اصلی مقاله: 8) نتايج ارائه خروجی‌های آزمايش‌ها، مدل‌ها يا محاسبات. 9) بحث در باره نتايج: 10) سپاسگزاری (در صورت نياز): 11) منابع: 12) پيوست‌ها (در صورت نياز): 4- موارد ويرايشی 5- نکات ويژه 6- کلام پايانی
+ نوشته شده در چهارشنبه چهارم دی 1387ساعت 9:5 توسط مربیان کارآفرینی
GetBC(8);
نظر كارآفرين

قانون موفقیت
قانون طلايي موفقيت در کار و تجارت

در اين جا 20 قانون طلايي كـه شـمـا را در طـي مسير ياري مي رساند، بيان شده است.


1- حتي رئيس هم بايد آستين هايش را براي كار كمي بالا بزند. زيردستان خـود را وادار بـه انـجـام كـاري نـكنيد كه خودتان تاكنون انجامش نداده ايد يا رغبتي به انجام دادنش نداريد. اگر رئـيس يا سـردسته گروهي هسـتـيـد بايد خودتان سرمشق و الگوي ديگران قرار بگيريد ، آنگاه ديگر کسي در انجام كار با شما بحث نخواهد كرد. 2- اندکي شـانـس و اقبال، بهتر از كوهي از دانش و خردمندي است. شما هر قدر هم که زيرك و باهوش باشيد لحظاتي در زنـدگـي وجـود دارند كه بايد خودتان را آماده رويـارويـي بـا آنـهـا كـنـيـد. حتـي يـك مـرد خـردمند و دانا نيز پاهايش روي يخ ليز مي خورد. هيچگاه اهميت زمان و مكان مناسب انجام كارهايتان را دست كم نگيريد. 3- در ازاي هر سخني كه مي گوييد، اجـازه دهيد دشمنتان (يا رقيبتان) 10 سخن بگويد. هر قدر كـه شـما بـا سخنان خود اطلاعاتي را براي رقيب يا دشمنتان آشكار و افشا کنيد، وي قدرت بيشتري براي ضربه وارد كردن و صدمه زدن به شما در اختـيـار خواهد داشـت. بگذاريد رقيبتان سخن بگويد چون داشتن «اطلاعات» قدرت است و آن كه اطـلاعات دارد مي تواند ويرانگر باشد. 4 - پول نقد، پول نقد است حتي اگر از شكم فيل بيرون بيايد. زماني كه شما اسكناس در دست داريد هيچ «اما» و «اگر»ي وجود نخواهد داشت : تـنها پول نقد است كه وجود دارد. چك هميشه در معرض بـرگـشـت خـوردن است و كـارت اعتـباري هـم مختص آدم هاي زودباور؛ اما پول نقد همواره پول نقد است. 5 - هيچگاه 100% هيچ چيز را براي هيچكس برملا نكنيد. اگر خيال داريد ميليونر شويد بهتر است هيچگاه تمام جزئيات برنامه و نقشه خود را به كسي نگوييد. همواره چيزي را نزد خودتان نگاه داريد. اگر مجبور به افشاي آن شديد تنها 75 تا 90 درصد آن را برملا سازيد. همان 10%از شما حفاظت خواهد كرد (و همچنين ضمانت مي کند كه آن ايده متعلق به شماست).
6 -هنگام خشم و عصبانيت، تصميم نگيريد. آدم هاي باهوش و محـتـاط نيک مي دانند كه براي درست انديشيدن به آرامش ذهن نياز دارند. هنگامي كه عصباني هستيد، از روي خشم و غضب ، و نـه از روي مـنطق صحبت خواهيد كـرد. احـسـاسـات و هيـجـانات خـود را كنترل كنيد. اين يكي از مهمترين قوانين است. زماني كه عصباني هستيد تهديدهايي مي كنيد كه قادر به عملي كردن آنها نيستيد يا تصميماتي اتخـاذ مي كنيد كه در آيـنده پشيماني به بار خواهند آورد. 7- مرد است و قولش. هيچگاه نبايد زير قولتان بزنيد. همواره سر قول و حـرفـتان بمانيد ( البته بهتر كه هيچگاه قولي به كسي ندهيد ولي معلوم است كه بعضي ها نـمـي تـوانـنـد جـلوي خودشان را بگيرند). درست زمانـي كه طرف مقابل ديـگر بـه شـما اعـتـماد نـداشـته باشد همان لحظه است كه او را از دست داده ايد. 8- دهانـتـان را بـسـتـه نـگاه داريـد و اگـر مـجبور به گفتن دروغ هستيد، ساده و مختصر بگوييد! اگر حـرف و سـخن خـوشـايـند و جـالبـي بـراي گـفتن نداريد بهتر است كه اصلاً هيچ چيز نگوييد. حتـي اگـر حـرفـي بـراي گـفـتـن داريـد آن را بـازگـو نـكنيد چرا كه سرانجام سبب افشاي موضوعي مي گردد كه فردي كه از آن مطلع مي گـردد، قادر است از آن براي ضربه وارد كردن به شما استفاده كند. اگر دهانتان بـسته باقي بماند، اشتباهات همان جايي خواهند رفت كه دايناسورها رفتند. 9- بهترين روش براي جاخـالي دادن از تيرهاي رقبا آن است كه هيچگاه در تيررس آنان قرار نگيريد. هرگز خود را در موقعيت هاي دردسر ساز قرار ندهيد. (هيچـگاه با رقيب سرسخت خود در يک محل قرار نگيريد تا او نتواند مستقيماً سر شما را نشانه بگيرد.) 10- حواستان را جمع کنيد: گاهي اوقات رقباي شما وقتي مي بينند که توان مقابله منصفانه با شما را ندارند ، قوانين بازي را به نفع خود تغيير مي دهند يا کلاً آنها را نقض مي کنند.اشخاصي که همواره خواهان پيروزي هستند گاه به جاي رعايت قوانين بازي ، از قوانين جانبي و ميان بر استفاده مي کنند.

11 - هرگز خيانت و خائن را به آساني نبخشيد. برخي عادت دارند از گناه و تقصير گناهكار به راحتي بگذرند و او را مورد بخشش قـرار دهنـد، كه اين عمل باعث ترغيب فرد خاطي به تكرار عمل خويش خواهد شد. 12- هـرگـاه مـردد بـوديد كـه آيا بهتر است دشمنتـان از شـمـا هراس داشته باشد يا آنـكـه مـورد احـترامش باشيد هميشه گزينه ترس را برگزينيد. محترم بـودن فـوق الـعـاده عالي است امـا عـنـصر ترس بهتر از آن است. ترس بازدارنده بهتري نسبت به مورد احترام بودن است چون دشـمـن را در مسـير خـود متوقف مي كند. 13- كنار هر مرد موفقي يك زن موفق وجود دارد. هر مردي براي كسب موفقيت به پايداري و استقامت يك زن بزرگوار نياز دارد. يك مرد بدون خانواده، يك مرد كامل نخـواهد بود. در مـقـابـل، يـك هـمـسر بـد و نـامـنـاسب شـما را از شكوفايي استعدادها و قابليت هايتان باز مي دارد. 14- هيچ چيز پايدار و هميشگي نيست.به خاطر بسپاريد : از عشق گرفته تا ثروت، مـوفقيت در تجارت، زيبارويي و حتي موهاي پرپشت سرتان ، هيچ يك پايدار نخواهند ماند.15- هرگاه به نبرد كسي مي رويــد، هميشه ضربه اول را شما بزنيد ، و چنان محكم و با قدرت هم بزنيد كه به ضربه ديگري نياز نداشته باشيد.هنگامي كه منازعه و درگيري اجنتاب ناپذير است ، هميشه اولين ضربه را شما وارد كنيد. با ايـن عـمل دشـمـن و حـريف را غافلگير مي كنيد و اگر ضربه شما به اندازه كافي محكم و كاري باشد، مي توانيد دشمنتان را كاملاً کله پا كنيد. 16- هـرگـاه خـواسـتيد اقدام به انجام كاري كنيد، همواره مدت زمان مـحـقـق گشـتن آن را بيشتر، و پاداش و ثـمـره آن را كمتر برآورد كنيد.حـتـي بـهترين طرح ها و نقشه ها ممكن است بي ثمر و نافرجام گردد. اغـلـب اوقـات مـا به مـنـظور دسـتـيابـي بـه خـواسـتـه هايمان ملزم به تلاش و كوشش هستيم و اين بدان مفهوم است که همواره بايد صبور و شـكيـبا باشيم. دست بالا گرفتن كار و دست كم گرفتن پاداش آن سبب مي گردد شما هيچگاه مأيوس و نااميد نشويد. 17- دوستانتان را نزديك خود نگاه داريد، دشمنانتان را نزديكتر.مردم هميشه در درك اين گفته دچار سوء تفاهم مي شوند، يـعني مي پندارند بايد رفاقت صميمانه اي با دشمنانشان داشته باشند. امـا واقعيت آنست كه شما بايد منتـهـاي تـلاش خـود را بكنيد تا اعمال و حركات دشمنانتان را تحت نظر خويش داشته باشيد. مثلاً ترتيبي بدهيد که از اقدامات وي آگاهي داشته باشيد، افكارش را پيش بيني کنيد و از نـقـاط ضعفش كمال استفاده را ببريد. 18- براي «پول درآوردن» بايد پول خرج كرد.اگر پولي را خرج مي کنيد و بعد هزينه آن پول ، سود بيشـتـري را عايدتان خواهد كرد، پس نگران پول خرج كردن نباشيد. اگر ايده اي براي تجارت و كسب و كار داريد ، از بـانك وام بگيريد. بـه كارمندان خود حقوق و دستمزد شايان توجه بدهيد، بـراي مـشـاوره با متخصصين و جويا شدن از رهنمودهايشان پول پرداخت كنيد. به اين ترتيب اگر شـما كـاسـب يـا تـاجـر بـاهـوشـي بـاشـيـد هميشه در اوج خواهيد بود.شما هر قدر هم که زيرك و باهوش باشيد لحظاتي در زنـدگـي وجـود دارند كه بايد خودتان را آماده رويـارويـي بـا آنـهـا كـنـيـد. حتـي يـك مـرد خـردمند و دانا نيز پاهايش روي يخ ليز مي خورد. 19- «متمركز بودن» و «پشتكار» دو عنصر حياتي موفقيت هستند.اگر شما به خودتان ايمان داشته باشيد هيچ چيز نمي تواند سـد راهتان شود. حـتي جملات دلسرد كننده نزديكترين كسانتان نيز نخواهد توانست شما را از حركت باز دارد.20- هيچكس شكست ناپذير نيست.ثروت نمي تواند ضامن شكست ناپذيري و وفـاداري باشد. كـافي اسـت كمي مغرور و از خود راضي شويد آنگاه خواهيد ديد كه نزديكترين دوستانتان نيز از شما روي برمي گردانند.
+ نوشته شده در چهارشنبه بیستم آذر 1387ساعت 19:22 توسط مربیان کارآفرینی
GetBC(7);
كارآفرين

كارآفرينان
كارآفرينان
+ نوشته شده در شنبه شانزدهم آذر 1387ساعت 19:9 توسط مربیان کارآفرینی
GetBC(6);
كارآفرين

هنر کاریابی
اگر به دنبال کار می گردید، نکات زیر باعث می شود که بیشتر مورد توجه شرکت‌های استخدام کننده قرار بگیرید. بر طبق آمار اعلام شده، رقمی معادل ۱.۴ بیلیون نفر در سال ۲۰۰۶ فارغ التحصیل خواهند شد. چگونه می‌توان در رقابت با این افراد پیروز شد و مورد توجه شرکت‌های استخدام کننده قرار گرفت؟ ▪ قدم اول: " خودتان را بشناسید"قبل از هر کار دیگر باید بدانید مایلید چه نوع کاری را به طور حرفه‌ای دنبال کنید؟ به خود بنگرید، بدون توجه به رشته تحصیلی‌تان، صادقانه به معلومات و مهارت‌های خود فکر کنید و آنها را مرور کنید. اگر به ادعاهایی که می‌کنید مطمئن باشید ، قدم مثبتی برای شروع خواهد بود. ▪ قدم دوم: "رزومه‌تان را کاملا دقیق و واضح بنویسید"یک رزومه خوب، آغاز جستجو برای یافتن شغلی مناسب است. اگر روش صحیح و استاندارد نوشتن رزومه را نمی‌دانید، از مشاور محل تحصیلتان درخواست کنید که شما را راهنمایی کند و یا از اینترنت کمک بگیرید. وب سایت‌ها و کتاب‌های بسیاری وجود دارد که می‌تواند در این زمینه به شما کمک کند تا بتوانید یک رزومه حرفه‌ای و استادارد برای خود تهیه کنید. ▪ قدم سوم: "چه شغلی برای شما لذت بخش است؟"پی بردن به این نکته که انجام چه نوع کاری برایتان لذت بخش است باعث محدود شدن دامنه جستجوی شغلی شما خواهد شد. به عنوان مثال، ممکن است شما فارغ التحصیل رشته حسابداری باشید، اما علاقه مند به سفر کردن هستید و دلتان نمی‌خواهد ساعت‌ها بی حرکت پشت یک میز بنشینید. ▪ قدم چهارم: "یک جستجوی کامل را شروع کنید."حال که به قابلیت های خود پی بردید و زمینه فعالیت مورد علاقه‌تان را نیز یافتید، وقت عمل فرا رسیده. آگهی‌های شغلی را به دقت بررسی کنید، رزومه خود را در سایت‌های مختلف قرار دهید. از روابطتان استفاده کنید و تمام دوستانتان را از این که در جستجوی کار هستید، مطلع کنید. ▪ قدم پنجم: "اخبار مربوط به شغل مورد علاقه‌تان را دنبال کنید"روزنامه ها و نشریات مربوط به حرفه مورد نظرتان را مطالعه کنید. در سمینارها و گردهمایی‌ها شرکت کنید، این کار باعث می‌شود با افرادی که هدفی مشابه شما را دنبال می کنند، ملاقات کرده و اطلاعات مفیدی در ارتباط با رشته مورد نظر و شرکت در مصاحبه های شغلی از آنان دریافت کنید. ▪ قدم ششم: "برای شرکت در مصاحبه تمرین کنید"هیچ وقت بدون درس خواندن در امتحان شرکت نکنید. مصاحبه شغلی هم به همین صورت است، باری این منظور رزومه خود را بارها و بارها بخوانید تا کاملا حقظ شوید. سئوالاتی را که ممکن است از شما پرسیده شود حدث بزنید و جواب‌های قابل قبولی برایشان در نظر بگیرید. ▪ قدم هفتم: "مصمم باشید"مطمئنا یک روزه کار پیدا نخواهید نکرد، به جستجویتان ادامه بدهید و ناامید نشوید. اگر برای اولین بار است که به دنبال شغل هستید، کارتان به مراتب سخت تر است. اما نگرانی لازم نیست، به هر حال نهایتا اولین شغل واقعی‌تان را خواهید یافت. ▪ قدم هشتم: "به جستجوی خود ادامه دهید" اگر موفق به یافتن شغلی مناسب شدید، جستجو پایان یافته، اما شخصیت شغلی شما در آغاز راه است. ارتباطات خود را قطع نکنید و در جستجوی موقعیت‌های مناسب‌تری باشید.